درد من

ساخت وبلاگ
اون تبلیغه هس که اولش میگه آیا از ریزش موی خود رنج می برید؟! نه دیوص!! خیلی باهاش حال می کنم هر وقت موهام می ریزه با یه دستمال میرم جلوی آینه و میگم ای جونم چه ریزش مویی! :| درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

«برای کسی که ایمان دارد، غیر ممکنی وجود ندارد!» ... کم کم این جمله برای من داشت رنگ و بوی خودش رو از دست می داد! همه چی هم خوب و بر وفق مراده جز این ماجرای کرونا که رخوت و کسلی رو مدام قاطی لحظات زندگی ام می کنه!! به این موضوع که فکر می کنم حال خوبی پیدا نمی کنم... درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

تا حالا توی ایران هر رئیس جمهوری اومد کاری کرد که ما دلمون برای رئیس جمهور قبلی تنگ بشه! دارم فکر می کنم که یعنی بعدی می خواد چی کار کنه که ما دلمون برای روحانی تنگ بشه؟!/ درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 124 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

آدم خوبی که باشی تو کسی رو از دست نمیدی اونا تو رو از دست میدن! درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 127 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

همیشه به این فکر می کردم که چقدر زود بزرگ شدم... واقعاً هم که چقدر زود بزرگ میشیم! هیچ وقت اونجوری که دلم می خواست بچگی نکردم! همیشه وسط دعواهای پدر و مادرم بودم و استرس و ترس این رو داشتم که یکیشون خون جلوی چشماش رو بگیره و بیفته به جونِ اون یکی! چقدر شباهت زیادی به تام و جری دارن... با این تفاوت که جاهاشون مدام تغییر می کنه! همیشه با تعجب به اونا و حرکاتشون نگاه می کنم و واقعاً برام عجیبه! چقدر دلایلشون برام جالبه!... درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 174 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

لابد چند روز دیگه هم عروسی ساده اما با شکوهش رو جشن می گیره و سرِ سال نشده شکمش رو بالا اومده می بینه و من احساس می کنم دوندۀ ماراتنی ام که دور اول و دوم رو چند صد متر از همه جلو بودم و الآن در دورِ شاید ششم یا هفتم یا هشتم؛ چه می دونم! از همه عقب ترم... درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

خاطرات هیچ وقت قابل اعتماد نیستن. از کجا معلوم که بدیهی ترین خاطرات ما که مثل روز برامون روشنه، فقط یه دروغ کوچیک از اون دروغایی نباشه که ذهنمون یه روز بعد از ظهر، واسه آروم کردن خودش ساخته؟ لذا بنویسید. همه چیزو. درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 130 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

چند سالیه که خبری از اون حس و حال ها نیست. دنبال علت و منشأش هم نیستم؛ چون پیدا کردن دلیل بجز اینکه توی گذشته های بدرد نخور غرقم کنه، هیچ کمکی به من نمی کنه. الآن از من یک روح خشکیده مونده. یکی که زود میشکنه و دنیا از نظرش به قدری کوچیکه که حتی دوست داشتنی ترین چیزها هم نمی تونه به وجدش بیاره! پستو ی ذهن من وقتی هنوز یه نوجوون بودم دقیقاً مثل یه کمدی بود که می شد ازش به نارنیا رفت و اونجا عمیق ترین و جهانْ شمول ترین درد ها و شعف های تاریخ بشر رو پیدا کرد. درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 164 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

بازگشت شکوهمند خویش را بعد از روزهای نسبتاً طولانی به بلاگفا تبریک و تهنیت عرض می نمایم. درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 137 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22

اگه خدا قسمت کنه امروز می تونم قاطعانه بگم از وضعیت گذشته ام- هرچند در برهه ای کوتاه به اندازه ی چند ماه از قبل تا اینور- راضی ام! جای بهتر شدن هم داره اما در کل خیلی راضی ام! اول اردیبهشت 99 ابلاغیه ها اومد و جلسه معارفه هم برگزار شد و بعدش تقسیم شیفت های کاری به صورت 24 به 48 مشغول شدیم! می دونین؟ حس خوبی داره آتش نشان شدن که حقیقتاَ قابل وصف نیست... قطعاَ قرار هم نیست از تک تک ماموریت هامون بیام و اینجا بنویسم! حداقل تا این لحظه که همچین تصمیمی نگرفتم!! درد من...
ما را در سایت درد من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d3k3keh7 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 3:22